مادرااااااااانه

معجزه ای به وسعتِ 6میلیمتر

در دلم هیاهویی بپا شده/ مدام با " کنجدی " صحبت میکنم و التماس و درخواست که در هنگام سونو خودش را تمام و کمال به مادر نشان دهد/ هرچه بلد بودم خواندم, هرچه در توانم بود نذر کردم که تنها ببینم خانه ای را که در دلم انتخاب کرده در مطب بودیم دیگر نوبت ما بود/ قلبم به سریع ترین شکلی که میشد میتپید/ مقداری آب خوردمو آقای دکتر مشغول شد, زمانی نگذشت که کیسه ی جنینی را نشان داد و من به یکباره نفس راحتی کشیدم/ بعد از آن دوباره گفت این هم خود جنین و دیگر چه کسی میتوانست توصیف کند حال مرا!!! دکتر همچنان میگشت و ناگهان گفت اینهم قلبش که میتپد...... وجودم تحمل اینهمه خوشحالی را نداشت/ من کجا بودم؟/ اینجا مطب دکتر است یا اتاقی در ...
25 بهمن 1391

اولین پدرنوشت در فیس بوک

سخت ترین کارِ دنیا "انتظار" کشیدنه ؛ نفس کشیدن در هوایی پُر از امید و هراس این روزها بیشتر از موبایلم به ساعتم نگاه می کنم شب ها به جای فیس بوک, تقویمم رو چک می کنم کُندترین لحظه هام ، وقتیه که با تمام توانم تلاش می کنم فکر نکنم و بخوابم . . . ...
19 بهمن 1391

سوپرایز کردنِ حمیـــــد

یکشنبه 8/11/91 حمید برای کارش دوباره باید میرفت یزد تا راه آهن رسوندمش/ ساعت حدودا" 5:30 صبح بود رفتم خونه ی مامانم صبحانه خوردمو خوابیدم/ بیدار شدمو یکبار دیگه صبحانه خوردم!!! حس میکردم حالم خوب نیست گاه و بیگاه دلم درد میگرفت, ترجیح دادم بعد از ناهار بیام خونه خودمون توی راه برگشت نمیدونم چرا یهو جلوی داروخانه ترمز کردم! پیاده شدم رفتمو بی بی چک خریدمو اومدم خونه رفتم w.c و نمونه رو امتحان کردم یه جورایی مطمئن بودم که منفیه واسه همین داشتم میومدم بیرون که دیدم در کسری از ثانیه داره دوتا خط پررنگ ظاهر میشه! خدایا چی دارم میبینم/مگه میشه/ دیدنِ این دوتا خط مدتها بود که برام مثه یه رویای دست نیافتنی شده بود اونم به این پررنگی جلو ...
14 بهمن 1391

من یه نی نی قورت دادم / هورااااااااااااااااااااااااا

درست همون موقعی که از زمین و زمان برات ناراحتی میباره درست همون لحظه ای که حس میکنی کم آوردی و آرزوی نبودن میکنی درست همون زمانی که دکترت رو عوض میکنی و فک میکنی شاید بتونه معجزه کنه با داروها و آزمایشاتِ آنچنانیش که قراره از ماه آینده شروع شون کنی! یکی هست/ یکی هست که ازون بالا بالاها دستت رو میگیره و خاتمه میده به همه ی ناراحتی هات و بهت ثابت میکنه که دکتر دارو درمان و چه و چه همه بهانست برای تو و من امروز فهمیدم که یک عدد نی نی قدِ یه کنجد قورت دادم و چه خوشمزه اس طعمِ نی نی/طعمِ مادر شدن   خدایا شکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرت ...
9 بهمن 1391
1