مادرااااااااانه

من یه نی نی قورت دادم / هورااااااااااااااااااااااااا

1391/11/9 20:42
نویسنده : مامی/آقای پدر
1,378 بازدید
اشتراک گذاری

درست همون موقعی که از زمین و زمان برات ناراحتی میباره

درست همون لحظه ای که حس میکنی کم آوردی و آرزوی نبودن میکنی

درست همون زمانی که دکترت رو عوض میکنی و فک میکنی شاید بتونه معجزه کنه با داروها و آزمایشاتِ آنچنانیش که قراره از ماه آینده شروع شون کنی!

یکی هست/ یکی هست که ازون بالا بالاها دستت رو میگیره و خاتمه میده به همه ی ناراحتی هات

و بهت ثابت میکنه که دکتر دارو درمان و چه و چه همه بهانست برای تو

و من امروز فهمیدم که یک عدد نی نی قدِ یه کنجد قورت دادم و چه خوشمزه اس طعمِ نی نی/طعمِ مادر شدنniniweblog.com

 

خدایا شکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (40)

خاله جونی
9 بهمن 91 20:48
سلام عزیزم تبریک میگم مادر شدنت رو
اگه دوست داشتی پیش ما هم بیا

سلام/ ممنون دوستم/ چشم حتما
دخترک
9 بهمن 91 23:55
سلام
الهییییییییییییی
به خداقسم عنوان پستتو دیدم قلبم افتاد تو لباسم
شاید باورت نشه
به جان مادرم اندازه وقتی که خودم حامله بشم برات خوشحالم
خیلی خیلی خیلیییییییییییییییییییییییییییییی
نفس بیا بغلمممممممممممممممم
وای خدایا شکرت
وای خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
زود میای با پست پروپیمون ها
خب؟
باش؟

سلام عزیزززززززززززم/ معلومه که میام بغلت اونم با نی نی ههههههههه
شک نکن که باورم میشه/ ازت ممنونم که منو توو اون دوران انتظار سخت هیچوقت تنها نذاشتی
تو واسه سلامت بودن کنجد کوچولوی من دعا کن/ منم قول میدم ازین به بعد تند تند آپ کنم/ پست بعدیم نحوه ی خبر دادن به حمیدِ منتظر باش :-)))
خاطره مامان بردیا
10 بهمن 91 10:17
سلام... تا نظرت و دیدم که نوشتی سر بزن خوشحال می شی مثل برق اومدم اینجا... وای عزیزممممممممممم نمی دونی چقدر خوشحال شدم. از خوشحالی اشکم در اومده... دیدی گفتم دیر نیست دختر خوب؟! بهت تبریک می گم مادر خانومی...انشاء اله از این به بعدش هم با آرامش و خوشی می گذرونی . می گم به مناسبت اومدن نی نی این قالب مشکی رو بردار

ای جان عززززززززززززیزم فدای اون اشکات بشم من
والا قالب که هیچی دارم فکر میکنم نقل مکان کنم! این انتظار خیلی سخت بود دلم نمیخواد خاطرش برای نی نیم بمونه/ نظرتون برام مهمه

پگاه مامان آرتین
10 بهمن 91 12:11
نفس جون خیلی خیلی خوشحال شدم.دیدی گفتم تومی تونی روزگارو شکست بدی.ای روزگاربد دیدی که نفس جونم بالاخره به توچیره شد.روی ماه تو واون کنجد جیگرتو می بوسم.تبریک ویژه منو به خودت وهمسرمهربونت پذیرایاش..لحظه به لحظه تا آمدنش کنارتم عزیزدلم

قربونت بشم دیازپام :-)))
ممنون که همیشه با یه دنیا خوبی هستی :-*
مامانی درسا
10 بهمن 91 13:03
خدایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییا شکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت که خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی بزرگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگی ..... عزیزم نمیدونم میتونم بهت بفهمونم چقده خوشحال شدم ...... عزیزم میدونستم بهت گفته بودم ...... همیشه خدا اندازه آستانه ی تحمل هر کس بهش فرصت میده وقتی تموم شد در رحمت باز میشه ......... و حالا در رحمت باز شد ....... وای خدا خیلی خیلی ممنون خیلی خیلی شکرت عزیزمی نفس فقط از امروز استرس نوچ ....... استراحت بعله فراوون ..... رسیدگی به خورد و خوراک فراووون ....... گشت و گذار و نوچ ..... پاشم برم دو رکعت نماز بخونم که وقتشه ...... عزیزمی دوباره میام پیشت ...... به آق داداش هم تبریک بگو گلم

آره عزیزم میفهمم/ تو انقده همیشه بیادم بودی که من فقط شرمندتم/ بابت همه چی ممنون :-*
آوا
10 بهمن 91 15:28
تبرییییییییییییییییییییک

تبرییییییییییییییییییک خیلی خوشحال شدم نفس جون

یاده خودم افتادم

مرسی آواجوووووونم
کاش لینک ات رو برام بذاری دوستم
نارینه
10 بهمن 91 17:41
بهترین خبری که تو این مدت شنیدم خبر مادرشدنت بود ... مبارکه ... مراقب خودت باش

با اینکه مامان شدی ولی دوست دارم بزنمت بخاطر اون فکرای الکیت !!!!!! ایشالله بعد از زایمانت از خجالتت در میام !!

مرسی نارینه جوووووونی/ چشم مراقبم شمام برام دعا کن یادت نره
بذا نی نیم بیاد باشه چشم شمام بزن دلت باز شه :-* :-)

منتظر
11 بهمن 91 7:51
واااااااااااااااااااااااای خدایا شکرت.فدات شم عزیزم یه دنیا تبریک ..ایشالا بارداریه خوبی داشته باشی و به سلامتی نی نی تو به دنیا بیاری.خیلی خوشحال شدم.دیدی بالاخره رسیدی به دوران بارداری و روزهای قبل از بارداری تموم شد.خیلی برات خوشحال شدم

ممنون عشقم/ نوشتن دوران بارداری برام یه رویا بود!
هر روز و هر دقیقه بیادتم باور کن
nafasemaman
11 بهمن 91 12:03
مبارکهههههههههههههههههههههههههههههه

خیلی خوشحال شدم ایشالاه نه ماه رو به سلامتی سپری کنی

مرسی عززززززیزم/ ایشالا با هم :-))
عاطفه
11 بهمن 91 13:19
مبااااااااااااااااااااااااااارکه
مبااااااااااااااااااااااااارکه.وای مریم جون باورم نمیشه....
الان فیسمو چک کردم....خداروشکر خداروشکر
خوشحالم که فصل نا امیدی هات تموم شد و بهار به خونتون اومد......
کاش انتظار ما هم زودتر تموم شه.......

ممنون دوستم/ یادته یه بار بهم گفتی که انگار من آینده ی تو هستم؟!!! حالا دوست دارم بازم اینو بهم بگی و باور کنی که من آینده ی تو هستم عزیزم/ پس منتظر باش که بزودی نوبته توست ....
عاطفه
11 بهمن 91 13:21
راستی نگفتی چیکار کردی که نی نی اومد.دارو خوردی؟

ما قرار بود از ماه بعد درمان رو شروع کنیم که خداروشکر کار به اونجاها نکشید...

مامان سارا
11 بهمن 91 13:53
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نفس ، خیلی خوشحالم ، خیلی خوشحالم ، خیلی .
خدایا شکرت .داره گریه ام میگیره . وقتی وبلاگت باز شد دیدم که وبلاگت دیگه سیه نیست فهمیدم که یه ماه کوچولو اوده تو آسمون زندگیتون .
خیلی تبریک می گم . مواظب خودت و کنجدت باش .
بوووووووووووووووووووووووووووووس

قربون اون اشکات برم من/ من همیشه شرمنده خوبیهای تو هستم ساراجون
چشم من مواظبم فقط شما دعا کن کنجد کوچولوی من سفت بچسبه به دلِ مامانش :-)
آوا
11 بهمن 91 15:36
بازم تبریک میگم

یه دنیا ممنون :-)
یک عاشقانه آرام
11 بهمن 91 18:17
وااااای خدایاااااااااا وااااااااااااای خدایااااااااااااااا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
خدا فقط خدا شاهده که الان چجوری مثه دیوونه ها دارم برات گریه میکنم..از خوشحالی نمیدونم چیکار کنم اینقدر برات خوشحالم که وقتی خالم حامله شد خوشحال نشدم!!!
چقدر خوشحالم که بالاخره اومد بالاخره خدا نظر لطفشو به تو هم انداخت
خدایا به دوستم کمک کن بارداریشو با سلامتی پشت سر بذاره و نی نیش بیاد تو بغلش.الهی آمین

عززززززززیزم الهی قربونت بشم من/ فدای اون چشمااااای قشنگت دوست خوبم
مثه همیشه برام دعا کن عشششقم:-*
خاطره مامان بردیا
11 بهمن 91 19:32
به به قالب وبلاگ جدید مبارک دوست جون. یه وبلاگ نو واسه نی نی جون هم ایده خیلی خوبیه. من یکی که پایه ام

مرسی عزیزم/ حالا سر فرصت میخوام بات مشورت کنم...
نارینه
12 بهمن 91 2:12
بدو بنویس دیگه !!!!!!!!

نبینم از این مامانای تنبل بشی ها ...

زود به زود آپ کن تا یه کم دلمون برا حاملگیمون تنگ بشه ...

اگه بدونی چقدر ذوق دارم .. تازه به حمیدم هم گفتم !!!! کلی خوشحال شد ..........


چششششم مامانی
نه بابا قول میدم هفته ای یه بار رو آپ کنم :-)
قربون خوشحالیهات برم من عزیزم:-*
منتظر
12 بهمن 91 7:40
وقتی به این حسی که الان داری و به این همه مهربونی خدا نگاه می کنم ...تنم مور مور میشه..این حس رو تجربه نکردم ولی مطمئنم خیلی شیرینه ..نگاه خدا که تو زندگی آدم باشه .خبر بارداریت خیلی خوشحالم کرد دقیقا همون حس خوشحالی که وقتی خواهرم باردار شده بود رو دارم.دوستت دارم

مطمئنم بارداری تو ام بزودی همینقدر منو میبره توو اوج :-*
سپید مامان علی
12 بهمن 91 11:04
من اتفاقی وبلاگت رودیدم عزیزم
وقتی پستت رو خوندم اشک تو چشمام حلقه زد
خیلی خیلی برات خوشحال شدم
انشاءالله که 9 ماه بارداریت بهترین روزهای عمرت باشه
امیدوارم کنجدت به سلامتی بیاد بغلت


وای ممنون مامانی/ قربون اشکاتون برم من :-*
دعا کنین تا این روزا رو بخوبی سپری کنم...

مامان کنجد
12 بهمن 91 17:26
سلام تبریک میگن یه دنیا
امیدوارم postهات دگه منفی نباشه و سرشار از زندگی و خوشی باشه
دوست خوبم بازم تبریک میگم

مرسی عزیزم
ایشالا دیگه پر از مثبت مینویسم خوبه ;-)
:-*
مامان یاسمن ومحمد پارسا
12 بهمن 91 17:30
خدارا شکر خدا را هزار مرتبه شکر دیدی عزیزم امید به خدا همه کارا رو درست کرد خیلی خوشحال شدم عزیزم مواظب خودت و نی نی باش انشالاه چشمای خوشگلش و به سلامتی به روی دنیای قشنگ مامان و بابای مهربون باز کنه مبارک باشه عزیزم

ممنون ماماااااااااااانی
مرسی ازین همه دعاهای قشنگ قشنگتون :-*
nafasemaman
12 بهمن 91 19:45
عزیزم خوصوصی برات نوشتم

ممنون
نفس
12 بهمن 91 19:57
سلام دوست خوبم
خیلیییییییییییی خوشحالم که مامان شدی
من و دخترم از ته دلمون برای سلامتی کنجد تازه از راه رسیده و مامانیه مهربونش دعا میکنیم
انشالله بارداری خوبی داشته باشی
بازم تبریکککککککککککککک

الهی فدای دخملیو مامانش بشم که انقده خوبن
مرسی دوستم
مامان بهی
13 بهمن 91 1:01
واااااااااااااااااااایییییییییییییییییییی هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خیلی خوشحاللللللللللللللل شدممممممممممممممم
مواظبت خودت باششششششششششششش

مرسی بهی جونیِ من
برام دعا کن بازم/ یه دنیا ممنون :-*
رویا
13 بهمن 91 13:08
سلام عزیزم
تبریک میگم

سلام رویا جونی/ چرا آدرس وبت رو نذاشتی!
میخواستم بگم اگه همون رویای وب من هستی بدون که هرروز و هر روز به یادت هستم...
.::مادر خانومی::.
13 بهمن 91 13:40
سلام و تبریــــــــــــــــــــــک
تبریکی به وسعت بهشتی که انتظار قدمهایت را میکشد
خداروشکر که کنجدت اومد تو دلت؛امیدوار 9ماه محکم بهت بچسبه و ولت نکنه
مواظب خودت و کنجد باش

ممنونم دوست خوبم/ مرسی بابت دعای قشنگت عزیزم :-*
مامان بهی
13 بهمن 91 19:21
نفس جونم مبارک باشههههههههههههههههههههههه هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا خیلی خوشحال شدمممم خیلیییییییییییییییی

ممنونم بهی جووووونی / دوستت دارم :-*

شیوا
14 بهمن 91 0:47
سلاااام عزیزم.... من زیاد وبتو می خوندم اما زیاد نطر نمی دادمم..اما اینبار نشد نطر ندم... خیلی خیلی خیلی خوشحاااالم.... برات آرزوی سلامتی بیشتر می کنم تو این 9 ماه...ایشاالله به زودی عکش نی نی تو بزاری ببینیم کلی روحیه بگیریم

مرسی شیوای عزیزم :-*
مامان بهی
14 بهمن 91 2:24
با کلی خبر آپم بیا پیشم و نظر بده ممنونحتما بیای هااااااااااا باهات کار دارم تو پست جدید نوشتم

چشم بهی جون الان میام...
غزال مامان آرتین
14 بهمن 91 3:02
وای خدا نفسم بند اومددددددددددددد
اصلا نمیدونم چی بگم
دارم بال در میارم! میدونستم ! مطمئن بودم همین روزا این خبرو میشنوم! نفس نمیدونی چقددددددددددددر برات خوشحالم! الهی قربون خودت و کنجد نازت بشم من... عاشقتونممممممممممممم
خیلی مواظب خودت باش. مثبت فکر کن و شاد باش. من و آرتین دوستت داریم و آرتین هم از اون بوسای تف تفیش برات میفرسته

ممنون دوستِ ماهم/ مرسی که توو سختیهام همرام بودی/ الهی من قربونِ اون بوسایِ تف تفیِ عسلم برم خداااااا
مامان احسان
14 بهمن 91 10:59
سلام وای خدای من شکرت این بهترین خبری بود که امروز شنیدم امیدوارم خدا نگه دار هر دوتون باشه گلم خیلی خوشحالم

مرسی مامانی / عاشقتم :-*
مامان ترنم کوچولو
14 بهمن 91 11:00
سلام عزیزم خوشحالم خیلی خوشحال بوس برا هردوتون
آش 28 صفر یادت نره هااااااااااااااااااااا
ولی این رسمش نیستاااااااااااااااا
میدونستی خیلی برام مهمه ولی بهم خبر ندادی...........
به سلامتی بیاد بغلت انشالله

ممنون دوستِ بی نظیرم
آش رو بهی هم یاداوری کرد / مگه میشه یادم بره پختن آش رو! مگه میشه یادم بره اونهمه مهربونیهاتونو...
وااااااای باور کن فک کردم بهی بهت گفته ببخشید :-(
مینا مامی پویان
14 بهمن 91 12:38
وایییییییییییییی مبارکه بلاخره وروجکمون پرید تو حلق مامی جونش. قربونش برم منننننننننن خدایا شکرتتتتتت. وای نمیدونی چه ذوقی کردممممم نفس جونم . قربون اون کنجد توی شکمت بشم منننننننننن. چقدر خوشحالم باورت شاید نشه اندازه روزی کخ فهمیدم پویان اومده توی دلم به همون اندازه ذوق دارم الان. اگر الان پیشم بودی میپریدم ماچ بارونت میکردم .تو رو خدا مواظب کنجد ما باشااااااا. سرکارم دیگه ذبیخال شو فثقط بخور و بخواب
اگر این وروجک بدونه چقدر ادم منتظرش بودن
الان حخونه مادر شوشو هستم وگرنه میپریدم بهت زنگ میزدم بوسسسسسسس برای یه مامان گل و خوشگل و یه کنجد خوشمزههههههه

قربونت بشششششششم مامانی/ میدونستم همینقدر خوشحال میشی/ بس که خوبی تو دختر
اووووو میبینم که چسبیدی به فامیل شوشو چه غلطا هههههههههه
عزیزم حمید نمیذاره با موبایل بحرفم :-(
مینا مامی پویان
14 بهمن 91 12:41
راستی یادته میگفتم چون خیلی صبر کردی خدا داره خوشگلترین و بهترین نی نی رو برات اماده میکنه که بفرسته بفرلمااااااااااا نوش جاننننننننن این قورت دادن خوشمزه واییییییییییی من قربونش برممممممممممم که میدونم مثل خودت نازو مهربونههههههههههههه راستی زود بیا از شگفتانه اقا حمید برامون بنویس با اون کارت جلو دری که نصب کرده بودی بلاااااااااا

اول از همه دعا کن صحیح و سلامت بچسبه به دله مامانش/ بعدم بذار مهر بشه بدنیا بیاد ببینم چه شکلیاست ههههههه
ازاده مامانه هانا
14 بهمن 91 22:42
بهترینیییییییییییییی بهترین ها منتظرت باشه دوست خوبمممممممممم. خیلیییییییییییییییییی باحال بود همه روزات پر از شادی و اشک شوق

جووووووونم آزاده انیشتین/ یه دونه باشی مامانی :-*
مامان سمانه
15 بهمن 91 3:00
قربونت برم نفس كه مامان شدي. اميدوارم هميشه خوش خبر باشي به خدا يه دنيا شاد شدم باورت ميشه من روز هفتم تو اتاق عمل اول براي مادر شدن تو دعا كردم به خدا از خوشحالي فقط ميتونم گريه كنم و از خدا بخوام ني ني نازت به سلامتي بياد تو بغلت الان با گوشيم بعدا ميام پيشت كلي راجب اين شادي حرف بزنيم

باورم میشه بخدا باورم میشه که از دعای تو و دوستام بوده/ به محض باردار شدنم یکی یکی میومدین دم نظرم.....
ببوووووووووووس دخمل پسمل منو:-*
مینا مامی پویان
17 بهمن 91 2:18
چرا نظر قبلی من تایید نشده ها ها هاه ها

وقتی آدم ساعت 2نصفه شب میاد توو وبِ اینو اون دیگه چشماش آلبالو گیلاس میچینه :-)))
عزیزم نظرت هست و تاییدم شده و جوابم دادم فقط تا 20 تا نظر صفحه ی 2 هستش چشماتونو باز کنین بد نیستاااااااااااا :-)))
مامان ستاره
18 بهمن 91 16:10
سلام به نفس عززززززززیزم.از دیروز که ناگهانی متوجه شدم تا حالا تو شوککککککککککم و مدام خدا رو شکر میکنم.هر موقع هم که پستت رو میخونم(اخه چندبارتاحالا خوندمش)اشکم درمیاد.ایشاالله دوران بارداری شیرین و خوبی داشته باشی و یه یه نی نی ناز و سالم به دنیا بیاری.

عزززززززززیزم :-))
ایشالا با هم :-*
مامان رها
25 بهمن 91 16:27
اشکمو درآوردیییییییییی..خیلی تبریک..مراقب خودت باش

فدای اشکات عزززززیزم :-*
ثمین
2 اسفند 91 18:23
وای من الان خوندم! مبارکه
بخدا اشک تو چشامه عزیزم
برای منم دعا کن

قربون اشکات عزیزم
حتما" حتما" حتما"
عاطى مامان حسين
6 اسفند 91 0:41
عزيزم
در هنگام خوندن نوشته هات بغضم گرفته بود و كمي اشك گوشه چشمامو تر كرد
من ٥ سال منتظر بودم و در اوج اوج نا اميدي معجزه خدا رو ديدم شرحش تو وبلاگم هست
خيلي خيلي خوشحالم برات و دوست دارم بيام و خبرهاي خوب ديگه تو بخونم
مواظب اين گلدونه باش و از لحظاتت لذت ببر

فدای تر شدنِ چشماتون خاله جون :-*
حتما" حتما" سر فرصت میایم وب شما رو زیر و رو میکنیم :-)